در راستای شناخت و تحلیل نمایشنامه
خوانش نمایشنامه «باغ آلبالو» در شهرستان مهاباد
نمایشنامه «باغ آلبالو» اثر آنتوان چخوف در شهرستان مهاباد خوانش شد.
به گزارش خبرنگار ایران تئاتر در آذربایجانغربی نمایشنامه «باغ آلبالو» اثر آنتوان چخوف و ترجمه ناهید کاشیچی و کارگردانی امید خاکپور، ۱۶ آذر ۱۴۰۲ در راستای شناخت و تحلیل نمایشنامه توسط هنرجویان آموزش بازیگری دوره تکمیلی آموزشگاه آزاد هنرهای نمایشی اهورا در مجتمع فرهنگی هنری شهرستان مهاباد خوانش شد.
«باغ آلبالو»، اثری از آنتوان چخوف، نمایشنامهای به ظاهر ساده اما به شدت عمیق است. پر از انسانهای عادی به دور از هر نوع قهرمان و یا اتفاق دور از ذهن. ما تنها شاهد زندگی افرادی هستیم که منفعلانه تسلیم سرنوشتِ خویشاند و نای مبارزه علیه آنچه که نمیخواهند را ندارند.
این نمایشنامه آخرین اثر چخوف است که در سال ۱۹۰۳ نوشته شده و در ژانویه ۱۹۰۴ برای اولین بار در تئاتر هنر مسکو روی صحنه آمده است… اشخاص نمایش همان آدمهایی هستند که در زندگی روزمره به آنها برمیخوریم. هیچ کدام نقش برجستهای ندارند، نه مبارزه میکنند، نه شکست میخورند، نه حتی از خود دفاع میکنند و نه به حل مشکلاتی که در برابرشان قرار دارد میپردازند.
منتظر حادثه مینشینند و تقدیر میراندشان و تقدیرشان را با شکیبایی تحمل میکنند. امپرسیونیسمِ چخوف در آخرین تحلیل نفی کننده زندگی نیست، بلکه از امید به آینده سرشار است. در «باغ آلبالو»، فروش باغ حکایت از وداع با گذشته دارد، گذشتهای که رو به افول است. و تبری که به کنده درختها میخورد، تبری است که زندگی قدیم و اشرافیت رو به زوال را واژگون و دگرگون میکند.
در این نمایشنامه، وضعیت خانواده خانم رانوسکی رو به ورشکستگی و افول است. حال آنها از دار دنیا تنها یک باغ آلبالوی خاطرهانگیز دارند که باید در این راه به حراج گذاشته شود. فروش این باغ، پشت سر گذاشتن و فراموشی خاطرات گذشته است.
مالک باغ، رانوسکی، با وجود دلبستگی شدیدی که به باغ دارد هیچ نوع مقاومتی در برابر فروش باغ نشان نمیدهد، بلکه تنها از عاجز بودنش در مقابل فراموش کردن خاطرات گذشته رنج میبرد. او نمیتواند با گذشته خاطرات خود وداع بگوید و این بزرگترین رنج اوست.
خوانشگران این نمایشنامه عبارت بودند از:
بهاره خضر سواره (رانفسکایا لیوبف آندرهیونا)، فرزاد سروش (لوپاخین یرمولای آندره یوویچ - یاشا)، حسین کریمی (گایف لئونید آندره یوویچ - پیشچیک بوریس)، فاطمه مومیوند ( صحنه خوان - شارلوتا ایوانوونا - دونیا شا)، کاویان معروفی ( اپیخودوف سیمیون پانتلی یوویچ - فیرس - تروفیموف)، ویانا دیندوست (واریا) و سارینا پروینی (آنیا).