نقدی بر نمایش تائه
سامان حسن زاده را میتوان یکی از رهروان علی حاتمی فقید با علاقمندی های مشترک دانست
سامان حسن زاده را میتوان یکی از رهروان علی حاتمی فقید با علاقمندهای مشترک دانست 2
سامان حسن زاده را میتوان یکی از رهروان علی حاتمی فقید با علاقمندهای مشترک دانست 3
تئاتر آذربایجان غربی_ محمد کاظمی : نمایش تائه با متنی برگرفته از نوشته های صادق هدایت روایت میشود، همسفرانی که بدنبال استغفار و طلب بخشش هر کدام روایتگر سرگذشت خویش هستن.
اطلاعات موجود در این دیدگاه شاید باعث لو رفتن قصه نمایش شود. نمایش با متنی برگرفته از نوشتههای صادق هدایت روایت میشود،همسفرانی که بدنبال استغفار و طلب بخشش هر کدام روایتگر سرگذشت خویش هستند. نمایشی که در عصر قاجار با همان لحن و گویش،دست افزار(آکسسوار),لباس و گریم و فضا میگذرد.
سامان حسن زاده(نویسنده و کارگردان نمایش)را میتوان یکی از رهروان علی حاتمی فقید با علاقمندیهای مشترک دانست هنرمندی که هم در نوشته و هم در کارگردانیش سعی کرده با دقت وافر در جزییات همهی آنچه که در زمان روایت قصه ش میگذرد را نشان دهد و به زعم من در این امر نیز تا حدود زیادی موفق عمل کرده و توانسته از عهدهی این مهم برآید ولی دقیقا همین دقت نظر بیش از اندازه و یا(عرق)ارق و علاقه به این امر میتواند سبب ساز مشکلات دست و پاگیر شود که نمایش تائه نیز از این مشکلات مستثنی نیست.
از دیگر نقاط قوت این نمایش میتوان به معرفی بازیگرانی تازه کار و تازه نفس اشاره کرد،هنرمندانی که با تمامی کم و کاستهای موجود توانسته بودن از عهده نقش برآیند.
اما نقطه ضعف اصلی این نمایش در حوزه اجرا که گاه بنظر میآمد دست و بال بازیگران را نیز بسته بود تقطیع هایی بیش از حد بمنظور تعویض مکان و زمان نمایش بود اتفاقی که بیشتر در سینما شاهد آن هستیم و این ترفند بجای دادن ریتم و ضرباهنگ در نمایش باعث خستگی و رخوت تماشاچی میشود.
اما از همه مهمتر متن نمایشی تائه که بنظر من نتواسته از با پایان بندی مناسب به هدف و مقصود متن بخوبی نائل آید و نمایشگر حیرانی و سرگشتگی(تائه به همین معنی)آدمهای نمایش باشد و یا شاید پایان بندی نیز قربانی همان کاتهای گاها غیر ضروری کارگردان شده است.