در دومین اجرای روز سوم به عنوان آخرین اجرا جشنواره سی و سوم
نمایش تیمار از شهرستان ارومیه روی صحنه رفت

نمایش تیمار از شهرستان ارومیه در سی و سومین جشنواره تئاتر استان آذربایجان غربی به روی صحنه رفت 2

نمایش تیمار از شهرستان ارومیه در سی و سومین جشنواره تئاتر استان آذربایجان غربی به روی صحنه رفت 3

نمایش تیمار از شهرستان ارومیه در سی و سومین جشنواره تئاتر استان آذربایجان غربی به روی صحنه رفت 4

نمایش تیمار از شهرستان ارومیه در سی و سومین جشنواره تئاتر استان آذربایجان غربی به روی صحنه رفت 5

نمایش تیمار از شهرستان ارومیه در سی و سومین جشنواره تئاتر استان آذربایجان غربی به روی صحنه رفت 6

نمایش تیمار از شهرستان ارومیه در سی و سومین جشنواره تئاتر استان آذربایجان غربی به روی صحنه رفت 7

نمایش تیمار از شهرستان ارومیه در سی و سومین جشنواره تئاتر استان آذربایجان غربی به روی صحنه رفت 8

نمایش تیمار از شهرستان ارومیه در سی و سومین جشنواره تئاتر استان آذربایجان غربی به روی صحنه رفت 9

نمایش تیمار از شهرستان ارومیه در سی و سومین جشنواره تئاتر استان آذربایجان غربی به روی صحنه رفت 10

نمایش تیمار از شهرستان ارومیه در سی و سومین جشنواره تئاتر استان آذربایجان غربی به روی صحنه رفت 11
نمایش تیمار به نویسندگی و کارگردانی سامان حسن زاده به عنوان دومین اجرای روز آخر به روی صحنه رفت
به گزارش خبرنگار ایران تئاتر در استان آذربایجانغربی به نقل از دبیر خانه جشنواره نمایش تیمار به نویسندگی و کارگردانی سامان حسن زاده به عنوان دومین اجرای روز آخر در ساعت پانزده روز بیستم آذر ماه ۱۴۰۰ در سالن فرهنگ مجتمع فرهنگی هنری ارومیه به روی صحنه رفت.
به علت استقبال زیاد مخاطبان و همینطور کوچک بودن سالن اجرایی این نمایش در دو سانس به اجرا درآمد.
تیمار قصهی خانوادهای را نقل میکندکه در زمان جنگ به هم گره خوردهاند.همایون برادر رعنا،پنجرهای قدیمی مربوط به بازار و دوران جنگ جهانی اول را به خانه آورده و از طرف میراث فرهنگی مشغول کار و مرمت پنجره است. رازی در این خانه و میان رعنا و همایون وجود دارد،در این میان یک رابطه عاشقانه هم ما بین رعنا و مازیار دوست خانوادگی آنها برقرار بوده که به خاطر کلاهبرداری مازیار رابطه آنها با مشکل مواجه شده و رعنا بر سر رفت و آمد مازیار و صحبت و دوستی با همایون ناراحت و عصبانی است. و همایون از این موضوع خبر ندارد،که در ادامه متوجه موضوع میشود،در پایان نمایش،مازیار از رعنا عذرخواهی میکند و میدانیم که قصد فریب رعنا را نداشته و الان پشیمان است،و در نهایت مشخص میشود،که مامان فرشته،مادر رعنا و همایون در زمان جنگ تحمیلی به عنوان پرستار داوطلبانه در جبهه و شهرهای مرزی غرب کشور پرستار بوده که به دلیل بمباران بیمارستان مادر فرشته کودکی را که همه اعضای خانواده شهید شدهاند را با خود به خانه میآورد و بزرگ میکند. و آن کودک شش ماهه همان همایون است. و هیچکس این موضوع را نمیداند. و مشخص میشود که مادر فرشته بعدها در جبهه به خاطر عوارض بمباران شیمیایی در سال ۷۴ زمانی که همایون ۸ ساله بوده شهید میشود.
نویسنده و کارگردان سامان حسنزاده
بازیگران
مزدک جعفری... مازیار
فروغ کنعانی..... رعنا
حدیثه خضرلو.... ساقی دلربا
سولماز مختار زاده.... مامان فرشته
الهام پور علی..... دختر،،پرستار.
علی اصغر جعفرزاده،،،،پسر فرفره فروش
سامان حسنزاده..... همایون
عوامل
دستیار کارگردان:رضا محمد خانی
طراح صحنه:سامان حسن روحانی
طراح نور:فرهاد رزمپوش
طراح لباس:موسی همتی
طراح پوستر و بروشور:احسان نوروزی
روابط عمومی:سعید عبداللهی
تدارکات و پشتیبانی علی شکورزاده
عکاس:سالار تیموری
منشی صحنه:الهام پورعلی