در حال بارگذاری ...
...

نگاهی به نمایش «جن گیر» در جشنواره تئاتر استان آذربایجان غربی؛

نگاهی به اجنه‌ها در جهت برجسته کردن ضعف‌های انسانی

اصرار کارگردان از ابتدا با ایجاد تنش‌های گفتاری بی‌مورد  فضای ذهنی تماشاگر را به هم می‌ریزد و ما شاهد میزانسن‌هایی هستیم که کاملا اضافی هستند.

امسال در جشنواره تئاتر استانی اتفاقات خوبی در حال رقم خوردن است، در این سه روزی که جشنواره شروع شده است ما شاهد حضور گروههایی هستیم که یا اولین دفعه است که در جشنواره شرکت می‌کنند یا اینکه سالیان درازی است که از جشنواره دور بوده‌اند.شاهد حضور بازیگرلن جوانی هستیم که با وجود تمام مشکلات زیرساختی و بی امکاناتی ،با تمام ضعف و خلاقیت هایشان با شور و شوقی وصف‌ناپذیر در جشنواره حضور پیدا کرده‌اند.

خلاقیت های این بازیگران که شاید برای اولین بار است حضور صحنه‌ای را تجربه می‌کنند بسیار نویدبخش و غرورآفرین است و من به خودم می‌بالم که شاهد اجراهای این عزیزان هستم. بخصوص که من در این چند روز اجراهایی از شوط و شاهین دژ دیدم، شهرهایی که قبلا از آنها در این جشنواره نامی نبود.اما امروز می‌بینم که نه تنها در جشنواره حضور پیدا کرده‌اند  

علی‌رغم تمام کم وکاستی‌ها و در نبود ابتدایی‌ترین آموزش ها  کاری در خور توجه را ارائه می‌کنند، بر همین اساس من بر این باورم که این هنرمندان که می‌توانم ادعا کنم دریایی از استعداد هستند، باید بیشتر مورد حمایت قرار بگیرند. چرا که از دادن هریک از این هنرجویان آینده‌ی تئاتر استان را دچار مشکل خواهد کرد.

اما نمایشنامه‌ی «جن‌گیر» کوروش نریمانی با کارگردانی هوشنگ بابایی، نمایشی در ژانر کمدی است. آقایی به نام چنگیز جنابی و همسرش پری یک تولیدی لباس را اداره می‌کنند، آنها به سبب کسادی بازار مجبور به فروش وسایل مغازه می‌شوند. اما تنها یک نفر به نام فرادنبه حاضر به خرید اجناس آن مغازه می‌شود.اما در ابتدای کار می‌گوید که حاضر به خرید مانکن ها نیست. حال اینکه در این بین مغازه مورد هجوم جن‌هایی قرار می‌گیرد. دو جن با نام های منگنه و مرمر خود را به خدمت خانم و آقای صاحب تولیدی درمی‌آورند اما حضور این دو جن بیشتر سبب درگیری بین صاحبان مغازه می‌شو‌د. تا اینکه این اختلافات شدید شده و آنها فریب نیرنگ فرادنبه را می‌خورند و تولیدیشان را به وی می‌فروشند.در پایان نمایش مشخص می‌شود که فرادنبه خود یک جن است که جن‌های دیگر را هدایت می‌کرده است.

حال اینکه دست زدن به یک کار که با داستان ها و افسانه‌های مردمی سر و کار داشته باشد، آنهم به وسیله‌ی یک نمایشنامه‌ی نامتعارف و البته شیرین، کاری بس دشوار است. از زمانی که ولادیمیر پراپ مسئله ریختارشناسی قصه‌ پریان را مطرح نموده تا به امروز ما شاهد پیشرفت ها و اجراهایی از قصه‌‌ها و افسانه‌هایی هستیم. اما نگاه نریمانی به مسئله‌ی جن‌ها بسیار درخور توجه است چرا که ضعف‌های انسانی ما را بسیار برجسته می‌کند.

اما به لحاظ کارگردانی کار بسیار آشفته است. کار از همان ابتدا با ریتمی تند شروع می‌شود. که خود این ریتم تند بیشتر در داد و فریادهای زن و شوهر از همان ابتدا شروع می‌شود. در ابتدای کار لزومی بر این همه داد و فریاد وجود ندارد. چرا که ما در صحنه‌های اول انتظار داریم که کاری که می‌بینیم، شاید در ژانری وحشتناک طراحی شده باشد. درک این فضا از سوی کارگردان باید از همان ابتدا وجود داشته باشد تا بتواند در یک لحظه تماشاگر را غافلگیر و مجذوب کند.

در واقع ابتدای کار ما باید شاهد ریتمی کند و دلهره آور باشیم.تا زمانی که تماشاگر آن وحشت اولیه را تجربه نکند،در صحنه‌ها بعد از حضور جن‌ها ،آن خنده معنی پیدا نخواهد کرد.اصرار کارگردان از ابتدا با ایجاد تنش‌های گفتاری بی‌مورد  فضای ذهنی تماشاگر را به هم می‌ریزد.ما شاهد میزانسن‌هایی هستیم که کاملا اضافی هستند.صحنه‌ی فرمی که بسیار نامنظم با بدن‌هایی که اساسا آمده نیستند.صحنه‌ای کاملا زاید است،و تنها کاری که توانسته است انجام دهد لطمه زدن به ریتم کار است.

بازی ها:
مرمر: من به عمد از بازی مرمر شروع می‌کنم چرا که بازی این بازیگر را خیلی دوست داشتم.موقعیت‌ها را بسیار خوب درک کرده بود و به درستی در وضعیت‌های درستی قرار می‌گرفت.هر چند که به لحاظ لحن بعضی اوقات دچار لغزش‌هایی می‌شد.اما من بر این باورم که این بازیگر تحسین برانگیز بود.

پری: مشکلی که من در بازی پری می‌بینم،این است که بازیش کمی اغراق آمیز و تا حدودی مصنوع است.او با همه‌ی این اوصاف اجرایی تقریبا قابل قبول را ارائه می‌دهد،هرچند که من بر این باورم که این بازیگر دارای استعداد زیادی است که متاسفانه کارگردان نتوانسته است از این استعداد به خوبی استفاده کند و هدایت‌های لازم را بر روی بازی او اعمال نماید.

چنگیز جنابی: او هم تلاش خوبی را به نمایش می‌گذارد اما او هم مانند بازیگر نقش پری دچار نوعی تصنع چه در بازی و چه در لحن شده است.

در کل کار به لحاظ بصری ،نور و طراحی صحنه بسیار آشفته است.و فاقد آن زیبایی‌شناسی است که مخاطب را جذب کند.

من در پایان دوباره تاکید می‌کنم، امیدوارم که به این هنرمندان که بسیار هم خلاق هستند، بسیار توجه شود ،چرا که آنها گنجینه‌‌ی استعداد این استان هستند.

 

ابراهیم ابراهیمی