در حال بارگذاری ...

مشارکت در پیشنهادِ به تماشا بازی در یک تئاتر اشتراکی

یادداشتی به بهانه‌ی مشارکت در تماشای اجرای نمایش «نظم دنیای جدید» اثر «هارولد پینتر» به کارگردانی «محمد خیرخواه»

به گزارش تئاتر آذربایجان غربی، شاید برای پیروان و طرف‌داران شیوه‌های اجرایی آقای برشت، «تئاتر شورایی» یک مدینه‌ی فاضله محسوب می‌گردد. رویکردی که طی مشارکت تماشاگران در مقامِ سابقِ «واکنش‌گرانِ منفعل و ایستا»، با «آشنایی‌زدایی» از کنش‌گری دراماتیک، خودش به محل کار، تفریح یا محله‌ی سکونت تماشاگران‌ مراجعه کرده و شگرد «فاصله‌گذاری» برشتی را، با «این‌همانی» یا وارونه‌سازی و نقض «فاصله‌گریزیِ» هنرمند و مخاطب، جایگزین و دچار تشکیک و انهدام می‌نماید. تئاتر شورایی در بازخوانی مجدد از معنای «فاصله‌گذاری» به جای تاکید بر «تذکار و یادآوری» به تماشاگر که امر نمایشی را در خلاف جهت استحاله‌گی و شعبده‌ی صرف، به سوی تفکر و تعقل خویشتن رهنمون سازند، می‌خواهد مرز و فاصله‌ی میان «بازیگربوده‌گی» (Actorness) و «تماشاگرشده‌گی» را برهم زند. در این‌جا ما شاهد دو رویکرد و کیفیت  اساسی برای ایفاگرانِ «نقش‌واره‌ها» خواهیم بود، یکی ممکن است  : «A Quick Change Actor» باشد بدان معنا که بازیگر برای نزدیک شدن به روحیات و خواسته‌های تماشاگر-بازیگرش، مدام از هیأتی به هیأت دیگر درمی‌آید و  دیگری شاید : To Play Up To Another Actor است در معنایِ «بدان‌گونه بازی‌کردن که بازیگرِ (تماشاگرِ) دیگر سر ذوق آید.»
این ذوق و قریحه با فریب حاصل از کاتارسیس ارسطویی که حاصل همذات‌پنداری با قهرمان و تزکیه‌ی نفسِ جاری در فرآیند تماشای یک تراژدی است، تفاوت بسیار و فاصله‌ای معنادار دارد. چرا که در این‌جا اصولن شوالیه یا گلادیاتور، با جایگاه فیزیکی تماشا فاصله‌ای ندارد و این نزدیکی با شکستن‌های مکرر دیوار چهارم، زمینه‌ی استبدادِ هیأت حاکمه‌ی نمایش را در مقام «هیأت اجرای مشارکتی» کمرنگ کرده و اختلاف بر مبنای طبقات اجتماعی را دگرگون می‌سازد. حتی از نگاه و منظر باختینی و Carnivalesque، تئاتر شورایی کارناوالی طرح‌ریزی شده و نه از روی آیین، برای جابه‌جایی هسته‌ی قدرت در گفتمان و چیره‌گی تاریخی هنر تئاتر است. چیزی شبیه «معرکه‌گیری» و نمایش «تخت-رو-حوضی» که ارتباط با تماشاگران مستقیم است و همه‌ی بازیگران می‌توانند نقش همدیگر را بازی کنند. با این تفاوت که این‌بار تماشاگران هم با فرصت‌های نسبتن برابر داخل بازی هستند و این «گرگم-به-هوا» دامنِ همه‌ی اشخاص حاضر در مکان نمایش را خواهد گرفت و برنده و بازنده هم خواهد داشت.  لیکن همگی در طول مشارکت در اجرا، اشتراکات و انطباقات زیادی باهم پیدا می‌کنند و تفکیک این‌دو از هم دشوار می‌نماید. دلیل این منطقِ شورایی و مشارکت و تعامل، در نگاه سوسیال-دموکرات به مقوله‌ی تئاتر و زدایش قراردادهای موسوم به سالن انتظار است. مکانی برای تهیه‌ی بلیط و انتظار برای ملاقات با قهرمانان و ضدقهرمانان و نشستن در صندلی‌های مجالس آپولونی-دیونیزوسی. تئاتر شورایی یک طرح‌واره برای واسازی و شالوده‌شکنی از قرارداد آشنای بازیگر-تماشاگر در صحنه‌ی نمایشی است که خود دچار «عدم قطعیت» در مکان‌یابیِ مرسوم برای تئاترهای بورژوازی است.

 

رضا رجایی
بیست و دوم دی ماه نود و شش

 

 




نظرات کاربران